وجه تسمیه نی ریز:
در باب وجه تسمیه نی ریز، نظرات گوناگونی وجود دارد که بیشتر آنان ناشی از روایات عامیانه و شفاهی می باشد.
نام نی ریز در اصل لوحه ناری ذی ذکر شده که به گفته ی دکتر کامرون این دو لفظ تا حدی با هم تطبیق می کند که توضیح درباره ی آن زائد است.
علاوه بر لوحه ی گلی تخت جمشید که سند متقن و محکمی دال بر هویت نی ریز در دوره ی هخامنشیان می باشد، کشف گدازه های آهنی که تقریباً حدود ده سال پیش در هنگام حفاری در نی ریز انجام شد را می توان از آثار بازمانده ی کوره سازی و اسلحه سازی نی ریز هخامنشی معرفی کرد.
از تاریخ نی ریز در دیگر سلسله های باستانی اثری به دست نیامده است. اما در این که نی ریز در دوره ی ساسانیان نیز از اهمیت وافری برخوردار بوده است، شکی نیست.
آرتور کریستن سن ایران این دوره را به ساتراپ ها و ایالات تقسیم میکند که از برخی از شهربانان از جمله شهربان همدان و گد Gad یا اصفهان و حکمران نی ریز یا نگریچ یاد می کند.
در بین این روایات عامیانه که برای برخی از آنان هنوز مدرک و سندی متقن کشف نگردیده، دکتر عبدالرسول خیراندیش در کنگره فضل بن حاتم نی ریزی ریشه یابی دقیق و منحصر به فردی انجام می دهد که چندان دور از واقعیت نمی باشد.
در این نظریه، قسمت اول این واژه به صورت نی ni می باشد. نی در دیگر اسامی مشابه هم تحت تأثیر زبان فارسی میانه به همین نحو یا به صورت ((نهneh )) آمده است؛ مثل نیه (نهبندان کنونی)، نیشابور، نهاوند و مانند آن. نه یا نی در اینجا به معنی شهر می باشد. قسمت دوم این واژه که ((ریز)) می باشد، در اسامی مکان های جغرافیایی چون مهریز، تبریز و سپس به صورت ((لیس)) در تفلیس و بدلیس و یا مطلق ریز آمده است. ریز به معنای رود یا به صورت کلی آب دانسته شده است. هر چند برای هر یک از این واژه ها، معنا های مختلفی ارائه شده اما آنچه که در فوق آمده است بر اساس اشتراک داشتندر این معنا می باشد. بدین لحاظ واژه ی نی ریز را باید قریب به معنای آب و شهر جستجو کرد، مجاورت شهر قدیم نی ریز با دریاچه ی بختگان و وسعت بسیار این دریاچه در گذشته موید این استنباط است. تعابیری چون فراوانی نی یا ساختن نیزه در دوره رواج زبان فارسی باستان(هخامنشیان) نیازمند مدارک و مستندات می باشد. لذا تعبیر شهر دریاچه بر اساس شواهد جغرافیایی و تجزیه و ترکیب لغوی بیشتر مقرون به واقعیت خواهد بود.