نوروز

پیشینه ی و ریشه ی نوروز:
ایرانیان هزاران سال است که این یادگار فرخنده را که نوروز فرخ روز است را گرامی می دارند و ارج می نهند. 
در گذشته مدت جشن نوروز ده روز بود و به گفته بعضی نیز یک ماه، که پنج روز اول نوروز عامه بود و پنج روز دوم را نوروز بزرگ یا جشن بزرگ می خواندند. ابوریحان در اشاره به این مطلب می گوید: وانچ از پس اوست از این پنج روز همه جشن هاست و ششم فروردین ماه نوروز بزرگ دارند، زیرا ک خسروان بدان پنج روز حق های حشم و گروهان و بزرگان بگزارندی و حاجت ها روا کردندی، آنگاه بدین روز ششم خلوت کردندی خاصگان را.
و به قولی نوروز روز داد است و حق دهی، چه بلعمی در ترجمه ی تاریخ طبری در سبب پیدایش نوروز می گوید: پس جمشید علما را گرد کرد که چیست این پادشاهی بر من باقی و پاینده دارد؟ گفتند: ((دادگستری میان خلق خدای. پس داد بگسترد و علما را گفت: که روز مظالم که من می نشینم، شما همه نزد من باشید تا هر چه درد داد باشد مرا بنمائید تامن آن کنم و نخستین روز که به مظالم نشست روز هرمزد بود از ماه از ماه فروردین، پس آن روز را نوروز کردند و تا اکنون سنت نوروز است)).
با این که از مراسم نوروز در دوران هخامنشیان و اشکانیان آگاهی دقیق در دست نیست، معلوم است که در این روز پادشاهان بار عام می دادند و از سر تا سر سرزمین بزرگ ایران هدایای بسیار به پیشگاه شاهنشاهان می فرستادند.
شهریاران ساسانی نوروز را ارج بسیار می نهادند و در بارگاه شاهان دوازده ستون از خشت خام بر می آوردند و بر آن غله می کاشتند و به روز نوروز مردی نامی، پسندیده، خوش رو و خوش زبان نزد شاه می شد و می گفت: نام من همایون است و با خود سال نو آورده ام و پادشاه مژده و دورد دارم.
به شهادت تاریخ، حضرت محمد صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام و بزرگان و خلفای اسلام نیز نوروز را گرامی می داشتند و در دستگاهه خلافت عباسی نیز نوروز عظمتی خاص داشت و پس از اسلام نیز نوروز بزرگ با سنت های اسلامی شکوه وجلالی دیگر یافته بود.
انسان ایرانی می خواهد که آغاز هر مهمی و هر ابداعی در نوروز باشد، و منسوب به آن. به شواهدی چند نظر می افکنیم:
1- عید بودن نوروز را چنین گفته اند که چون جمشید برای خود تخت ساخت، در این روز بر آن سوار شد، و جن و شیاطین آن را حمل کردند و به یک روز از کوه دماوند به بابل آمد و مردم برای دیدن این امر در شگفت شدند و این روز را عید گرفتند و می بینیم پرواز که آرزوی جاودانه انسان بوده، در این روز برآورده می شود.
2- گویند که نیشکر را جمشید در این روز پیدا کرد و فرمود تا از آن شهد و شکر ساختند و مردم آن را برای هم هدیه فرستادند.
3- گروهی نیز نوروز را جشن احیای دین می دادند، این اعتقاد را ابوریحان هم آورده، چنان که گوید: برخی از علماء ایران می گویند، سبب این که این روز را نوروز گویند: این است که در ایام تهمورث شائبه آشکار شدند و چون جمشید به پادشاهی رسید، دین را تجدید کرد و این کار خیلی بزرگ به نظر آمد و آن روز را که روز تازه ای بود، جمشید عید گرفت. اگر چه پیش از این هم نوروز، بزرگ و معظم بود.  
4- در دوره ی اسلامی نوروز را به سلیمان پیامبر نسبت داده اند و گفته اند که چون انگشتری وی ربوده شد، پادشاهی از دستش بیرون رفت و پس از چهل روز آن را بازیافت و فره ی پیشین به او بازگشت و پادشاهان نزد او رفتند و مرغان به او بازگشتند و ایرانیان گفتند: (( نوروز آمد)).
5- بعثت: نوروز در آیین زردشت، جشن مذهبی هم هست، چه معتقدند که خرداد روز از فروردین ماه روز تولد، و برگزیده شدن زردشت پیغمبر ایران باستان است.
6- نوروز در اعتقادات اسلامی: نوروز به اعتقاد شیعیان روزی است که حضرت علی بن اب طالب علیه السلام امام اول و بزرگ مرد اسلام به جانشینی حضرت محمد (ص) برگزیده شد و بر مسند خلافت نشست. چه روز غدیر خم سال 10 هجری که حضرت محمد (ص) حضرت علی را به جانشینی خود به مسلمانان معرفی کرد، مطابق بود با 29 حوت و روز چهارم از خمسه ی مسترقه، و بنابراین اولین روز امامت آن حضرت برابر می افتد با روز اول فروردین.
در دهات مجاور و در شهر اردبیل نیز مردم معتقدند که: در نخستین روز سال نو، امیرالمومنین علی (ع) به امامت و ئلایت برگزیده شد. 
این خود می تواند نمایشگر ریشه های بسیاری باشد، که در اعتقادات مذهبی می توان یافت و هم نشانه ای است بر قدرت جشن نوروز که هزاران سال است بر پای ایستاده، و سیلاب های زمان تنها غبار سالیان از چهره اش پاک کرده اند.
آیین های نوروزی در شهرستان نی ریز بی شباهت به دیگر نقاط استان نمی باشد. 
آیین هایی نظیر سبز کردن سبزه، خانه تکانی و رفت و رو، تهیه لباس نو، پختن سمنو، پختن نان شیرین، پختن نان اسپانجی، پختن نان کماچ، تهیه شیرینی حاجی بادام ( شیرینی ویژه نی ریز)، تهیه تخم مرغ رنگ کرده و تهیه تخمه و آجیل محلی. 
در این میان سنتی که بتوان از آن به عنوان سنت و آیین خاص نی ریز یاد کرد، رفتن به خواجه خضر می باشد.
رفتن به خواجه خضر:
در نی ریز کنار تل قلات، بقعه و زیارتگاهی است که می گویند، آرامگاه خئاجه خضر نبی الله است. این آرامگاه تا کنون چند مرتبه تخریب شده و از نو تجدید بنا گردیده است. اهالی به زیارت آن می روند، نذر و نیاز می کنند و آش نذری می پزند.
از سنت های به جا مانده که هر ساله انجام می گیرد، آن است که صبح عید اول سال و ماه چمن آرا (فروردین) دختر ها و زن ها صبح زود برمن، برمن(borma ) دسته دسته برای زیارت به خواجه خضر می روند. رسم است که هر زن مقداری نمک، گندم و برنج و یک عدد سکه را در جا پایی که آنجااست نهاده و پس از دقیقه ای بر می دارد. هنگامی که به خانه برگشت، نمک را روی نمک، گندم را روی گندم، برنج را روی برنج و سکه را روی سکه می ریزد. به این نیت که آنچه را در خانه دارند، برکت به هم زند. 
سکه را هم نگهداری می کنند جهت مایه کیسه، عصر آن روز نوبت به مردان می رسد. روز شنبه اول سال را حتماً جشن می گیرند. اهالی به باغ های اطراف می روند و آن روز را به خوبی و خوشی به شام می رساندند. هم چنین رسم است که روز شنبه اول سال بعضی از زنان مقداری پنبه به مسجد جامع کبیر برده و پنبه را به صورت نخ در می آوردند و این نخ را به سلامتی در متکاهایشان نگهداری می کنند.
 
۲۳ اسفند ۱۴۰۲ ۱۰:۵۷

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید